vasael.ir

کد خبر: ۹۰۹۲
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۳ - 18 August 2018
رئیس دانشکده اهل بیت اصفهان؛

نشست علمی | تساوی حقوق زن و مرد، ادعای دروغ فمینیسم

وسائل- در شرایط فعلی دختران ما دچار مشکل هویتی شده اند وآنان برای اثبات جایگاه خود همانند پسران شده اند در حالی که این گونه در نقش دیگری فرو رفتن به نفع دختران نیست چرا که آنان حماسه سازی جنس خودشان را باید مطرح کنند نه اینکه از حماسه مردان الگو بگیرند و آن چیزی که هویت جنسی را جایگاه می دهد همان خصوصیات زنانگی می باشد که در آن ها لحاظ می شود.

به گزارش خبرنگار وسائل، نشست «هویت دخترانه، تربیت دینی» با حضور امیر حسین بانکی پور فرد، رئیس دانشکده اهل بیت اصفهان در مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا (س) شامگاه چهارشنبه 24 مرداد برگزار شد که در این نشست این محقق و پژوهشگر و نویسنده کتاب به بررسی اقسام چند گانه هویت و بیان افکارمختلف درباره تساوی و تشابه حقوق زن و مرد و بررسی نظریه اسلام درباره حقوق زنان پرداخت که مشروح سخنان ایشان در ذیل تقدیم خوانندگان محترم می شود.

از جمله اقسام هویت می توان به هویت دینی واعتقادی که نقاط مشترک بین افراد یک دین است اشاره کرد و از طرف دیگر هویت ملی داریم که افراد آن ملت را از یکدیگر جدا می کند وهویت دیگر هویت جنسیتی است که وقتی صحبت از هویت دختران می شود دو عنوان برای ما حائز اهمیت می شود و هویت دختران در دو جنبه اعتقادی و جنسیتی دارای اهمیت است که در این دو حیطه پرسش هایی مطرح می شود که اسلام چه نگاهی به زن دارد؟بایدها و نبایدهای زنان چیست، آیا همه نقش هایی که یک مرد مسلمان بازی می کند زن مسلمان هم باید همان نقش را بازی کند؟

ما در این زمینه دو تفکر متفاوت داریم یکی این موضوع است که به طور کامل نقش های مردان و زنان را متفاوت و متمایز و در عین حال نابرابرمی داند که حاصل این تفکر آن است که نقش اصلی را مرد بازی می کند و نقش زن ثانویه و جنس دوم است.

 

 

عنوان جنس دوم زن بودن را با توجه به این امرکه خداوند مردها را برای خودش و زنان را برای مردان آفرید استنباط می شود اما در واقع در این تفکر زن ابزاری در اختیار مرد است اما آن چیزی که در اسلام ناب از سوی امام خمینی (ره) بیان شده است به این موضوع تأکید دارد که معیار برتری جنسیت نیست.

آیه نخست سوره نساء زن را از جنس دوم بودن برحذر می دارد

طبق آیه نخست سوره نساء« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً»که هشدار دهنده است و از طرفی سوره نساء یک سوره مدنی است که از خطاب یا ایها الذین آمنوا استفاده نکرده نشانگر این امر است که این آیه یک پیام بین المللی است که فقط مختص مسلمانان نیست و زنان را از جنس دوم برحذر می دارد و می گوید بترسید چرا که شما از یک گروه ویک شخص واحد آفریده شدید و همسران شما از جنس شما آفریده شده اند و این امر که زن به عنوان جنس دوم تلقی شود مورد تأیید اسلام نیست و در عین حال اسلام با آن مبارزه می کند.

 تفکر نابرابری زن ومرد به دنبال تشابه زن ومرد است و این گروه معتقدند که وقت  زن و مرد برابر هستند که متشابه باشند بدان معنا که نقش های مشابه یکدیگر را داشته باشند و در همه مشاغل یکسان باشند و نباید برچسب و تفاوت جنسیتی برای مشاغل بین دو گروه قائل شد اما اسلام تشابه و یکسان بودن زن ومرد را قبول ندارد ،از طرفی خداوند به تفاوت های بیولوژیکی زن و مرد اشاره کرده است که در بیان این تفاوت ها از واژه نر و ماده استفاده می شود و نقش طبیعی زنان مادگی است اما وقتی گفته می شود زن ومرد درباره نقش های اجتماعی این دو جنس است که تفاوت آنها در نقش های خانوادگی بین این دوجنس قابل مشاهده است ونقش های اجتماعی مربوط به تن نیست.

در عین اینکه باید نقش زن و مرد را به رسمیت بشناسیم اما برای اینکه زن و مرد را یکی بدانیم قرار نیست به زنان، نقش های مردانه داده شود چرا که  یکی شدن نقشها، بدان معنا که نقش های مردانه به زنان سپرده شود که آنان ادعا دارند که زن ومرد متشابه و یکسان هستند و می خواهند زن را شکل مردانه بدهد و در عین حال نقش مردانه به زن بدهند اما نقش مردانه به زنان سپردن اگر چه در ظاهر امر دفاع از زنان است و سعی در نگاه انسانی به زنان دارند اما در واقع این گروه، زنان را انسان کامل تلقی نمی کنند و به همین دلیل برخورد غیر انسانی با زنان دارند.

کمالات و انسانیت زن در زنانگی است

برابری مساوی با تشابه نیست اما این گروه برای اینکه شعار برابری بدهد زنان را به این ورطه می کشانند در حالی که برابری می تواند  هم در تشابه و هم در تفاوت باشد کما اینکه عدالت به معنای تقسیم یکسان نیست چرا که هر چیزی باید در جای خود قرار بگیرد چرا که زن و مرد هر دو انسان هستند  و در همان زنانگی زن، انسانیت وجود دارد و نباید برای انسان بودن زنانگی را از آنان برداشت چرا که کمالات و انسانیت زن در زنانگی است.

حماسه سازی زنان از نوع به دست گرفتن اسلحه در میدان جنگ نیست

حضرت زینب(س) حماسه ساز و شجاع و مدیر و مدبر است و او جامعه را از جهل نجات می دهد وحتی ورق تاریخ را عوض کرد اما شیوه حماسه سازی زینب(س) اینگونه نبود که شمشیر به دست بگیرد  ودر میدان جنگ حاضر شود چرا که حماسه ساز بودن او به این کار نبود در عین اینکه ما در اوایل انقلاب این کار را به اشتباه انجام دادیم و اسلحه را به دست دختران دادیم در عین اینکه حماسه سازی زن اینگونه نیست و شجاعت او به دست گرفتن اسلحه نیست و این امر حتی مسخره کردن جنس زن است چرا که این نقش در زن نیست و به صورت کلیشه ای به او القاء می شود  و از طرفی زنان به لحاظ اندام با مردان متفاوت هستند و باید پذیرفت که شیوه اثبات جایگاه زنان اینگونه نیست و این امر به سخره گرفتن نقش دختران است.

 

 زن باید حماسه سازی جنس خودش را مطرح کند نه اینکه از حماسه مردان الگو بگیرد 

در شرایط فعلی دختران ما دچار مشکل هویتی شده اند وآنان برای اثبات جایگاه خود همانند پسران شده اند  در حالی که اینگونه در نقش دیگری فرو رفتن به نفع دختران نیست چرا که آنان باید حماسه سازی جنس خودش را مطرح کند نه اینکه از حماسه مردان الگو بگیرد و آن چیزی که هویت جنسی را جایگاه بدهد همان خصوصیات زنانگی باشد که در او لحاظ شود و در عین حال زن مسؤول خدمه منزل نیست و یک گل بهاری است و می توان ادعا کرد که زن نقش آجر نما و مرد نقش بتون دارد  و نقش هایی که به ظرافت بیشتری نیاز است به زنان داده می شود . اسلام در خانواده زن و مرد را دو نقش داده است  و به مرد حفاظت خانواده و مسائل مالی را سپرده و نقش تربیتی و کادر مالی  را بر عهده زنان گذاشته است.

اروپا و آمریکا آزمایش دادند که زنها از نظر مالی مستقل شوند و به همین دلیل سه نسل از آنان این کار را تجربه کرد و از طرفی در سه نسل گذشته زنان وضعیت مالی آنان بررسی  شد که آنان از لحاظ اقتصادی چه وضعی دارند که مشاهده می شود بزرگترین سهامداران آمریکا را فقط سه درصد زنان تشکیل می دهد و97 درصد مابقی مردان هستند چرا که زنان کار می کنند و بیگاری گرفتن از زنان را برعهده مردان گذاشته اند و این همان کلاه گشادی بود که انگلستان بر سر زنان گذاشت چرا که آنان به دنبال نیروی کار ارزان قیمت بودند و در عین حال زنان در عرصه کار ادعایی ندارند و به بهانه حق استقلال مالی برای زنان، این گروه را به عرصه اشتغال کشاندند و این درحالی است که در یک صد سال گذشته زن هیچ حق مالکیتی نداشته است اما اسلام در یک هزار و 400 سال پیش به زنان هم حق اشتغال و هم حق مالکیت داده است و در این 300 سال که دنیای جدید شروع شده است در 200 سال آن زنها هیچ حق مالکیتی نداشتند و این یک فریب است که زنان در غرب خوردند و در عین حال این فریب به سمت دختران ایرانی آمده است.

 

 

 

در آلمان و فرانسه و انگلیس کار زنان به این صورت است که وقتی زن و مرد درآمدزایی دارند هر دو با هم خرج می کنند اما در بررسی ها نشان داده شد که وقتی قرار است زن و مرد از هم جدا شوند  در این شرایط 5 در صد لطمه اقتصادی برای مردان و 55 درصد لطمه اقتصادی به زنان وارد می شودو به همین دلیل لایحه ای در فرانسه آمد که با توجه به لطمه 55 درصدی اقتصادی زنان بعد از طلاق باید از زنان حمایت کنیم و این همان الگویی است که با وجود اشتغال، نمی تواند الگوی موفقی برای زنان باشد به خصوص زنان شرقی که در عرصه اشتغال مردان برای آنان به شکل مدرن فکر می نند و درباره نقش های خانوادگی سنتی فکر می کنند و همه این کارها را بر دوش زنان می گذارند که در این صورت با مضاعف شدن نقش ها، زنان در هر دو کار شکست می خورند و نمی توانند در تربیت فرزند موفق باشند که در این وضعیت آنان دچار بحران هویت شده  و از طرفی حتی شلختگی در عدم تربیت نامناسب فرزندان نیز به زنان نسبت داده می شود.

الگوهایی که می خواهد نقش های مرد و زن را جابجا کند ضد خانواده است 

از طرفی مشکل دیگر اینست که وقتی اشتغال زنان را در جامعه توسعه دهیم وابستگی زن و مرد نسبت به یکدیگر کاهش می یابد و در نتیجه به خانواده آسیب می رسد و خانواده سست می شود وبه همین دلیل است که خداوند خانواده را طوری طراحی کرده است زن و مرد نسبت به یکدیگر نیازمند باشند و زن مظهر زیبایی و مرد مظهر اقتدار است و در عین حال زن زیبایی خودش را با اقتدار مرد و مرد نیز اقتدار خودش را با لطافت زنانه کامل می کند و به این شکل مکمل بودن این دو جنس همان رمز پایداری زندگی خانوادگی است چرا که هر دو شریک و در عین حال به هم وابسته هستند و در این وضعیت شخصیت منطقی و عاطفی و احساسی در کنار هم هستند و خداوند در طبیعت زن و مرد طوری عمل کرده است که این دو  به یکدیگر نیازمند باشند و در عین حال الگوهایی که می خواهد نقش های مرد و زن را جابجا کند ضد خانواده است  چرا که در این الگوخانواده فروپاشی می شود و به همین دلیل است که از وقتی که این الگوها در جامعه ما طرفدار پیدا کرده است خانواده ما دچار تلاطم شده اند.

 این نویسنده کتاب در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح و تبیین خطبه 80 نهج البلاغه درباره عدم پذیرش ناقص بودن زنان در عقل و ایمان با توجه به دلایل اثباتی و منطقی و بررسی معانی لغوی در عرب زبانان و فارسی زبانان پرداخت.

قرآن کریم زن و مرد را از لحاظ حقیقت انسانی یکسان می بیند

در خطبه 80 نهج البلاغه درباره ویژگی های زنان به این امر اشاره شده است که زنان در عقل و ایمان ناقص هستند و این درحالی است که بر شما پژوهشگران است که هر وقت با روایتی روبرو شدید در ابتدا باید آن روایت را به قرآن ببرید و با کلام الهی تطبیق دهید تا دچار فهم و اشتباه نشوید چرا که قرآن کریم زن و مرد را از لحاظ حقیقت انسانی یکسان می بیند و به صورت ضرب المثل بیان می کند که الگوی مومنین، زن فرعون است و هر نتیجه ای از این روایات وخطبه به دست آید که مرد بالاترو زن پاییین تر است با منطق قرآن سازگار نیست و نیاز است تا این روایت با محکمات قرآن مقایسه شود چرا که مبنای قرآنی و اعتقادی دست ماست و شخصیت حضرت زهرا(س)در قله عقل و انسانیت قرار دارد و هر روایتی که بخواهد بگوید زن نقص دارد درست نیست و یا فهم ما از آن روایت اشکال دارد که در این روایت نهج البلاغه در ابتدا باید لغات آن به درستی معنا شوند چرا که شباهت های فراوانی بین زبان عربی و فارسی وجود دارد.

معنای نواقص العقل کمبود عقلانی نیست

در واقع معنای واژه نقص در زبان عربی  با زبان فارسی متفاوت است و هروقت که در فارسی نقص را کمبود معنا می کنیم در زبان عربی برعکس است و معنای نقص در زبان عربی به معنای کم بهره گرفتن است نه کمبود بدان معنا که آن را دارد ولی استفاده کامل از آن نمی کند پس معنای نواقص العقل کمبود عقلانی نیست و اینگونه معنا می شود که زنان با وجود عقلایی بودن از این نعمت کمتر بهره می برند.

 

درباره کلمه نساء در این روایت برخی می گویند که اینجا منظور زنان عصر حضرت علی (ع) است که تازه از جاهلیت بیرون آمده اند و در آن زمان، همه زنان رشد کرده اند و برخی می گویند منظور از نساء آنانی هستند که باعث انحراف تاریخی شدند و فتنه بزرگی را باعث شدند اما هر دوی این نظریه نادرست است چرا که منظور از نساء یعنی همه زنان عالم  که یکی حضرت زهرا(س) و دیگری حضرت مریم است که قطعا آنها اینگونه نبوده اند و این همان طبیعت زنان است که به ذات آنان برمی گردد و از آنها جدا شدنی نیست.

در حکمت و فلسفه گفته می شود که اگر چیزی ذات کسی شد تمام مصادیق اختلافی در آن نیست اما طبیعت زنان معنای دیگری دارد  که حضرت علی (ع) می گوید طبیعت اولیه زنان به گونه ای که به آنان عاطفه فراوان داده شده است  و در درگیری عقل و عاطفه، بیشتر جانب عاطفه را می گیرند و کمتر طیف عقل را بر می گزینند  در واقع گاه در مردان و زنان بین عقل و احساس درگیری پیش می آید اما از آنجا که زنها در عاطفه سرشار هستند هروقت که این دو درگیر شوند به طور طبیعی به سمت عاطفه می روند چرا که همه زنان موفق نمی شوند عاطفه خود را تربیت کنند.

در آیه 70 سوره اسراء «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا» و« فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» خداوند به این موضوع تأکید دارد که ما انسان را کرامت دادیم و در عین حال او اشرف مخلوقات است  و مقام خلیفه الله به او داده شده است و آن جایی که از بخل و عجول بودن زنان گفته می شود مربوط به طبیعت اولیه آنان است و در عین حال می گوید شما باید خودتان را تربیت کنید چرا که انسانها فاتح قله ها هستند و انسان می تواند از بخل و به سخاوت و از حرص به قناعت برسد و هنر انسان به این است که طبیعت اولیه و ضعیف و خاکی و پر از عیب خود را بتواند تربیت کند که اغلب انسانها نمی توانند و زن هم همی نطور است و در عین حال طبیعت اولیه او اینگونه است که کمتر از عقل بهره می برد و می تواند خودش را تربیت کند و از طرفی به لحاظ شرایط جسمانی و خاص زنان در دوران عادت ماهانه از ایمان نیز کمتر بهره می برند اما این امر قابل جبران است که اغلب زنان این امر را جبران نمی کنند در عین حال آنان خلافی نکرده اند.

خطبه 80 نهج البلاغه مزمت زنان نیست بلکه روانشناسی طبیعت زنانه است

در واقع این سخنان حضرت عی(ع) مزمت زن نیست و در واقع ایشان روان شناسی زنان را می شکافد و در قسمت دیگر جنگ جمل تحلیل می کند که سوژه این بحث، زنان و مردان اهل جمل هستند که زنان در حرکت های اجتماعی جلودار نباشند چرا که به لحاظ همان کم بهره بردن ازعقل و استفاده بیشتر از عاطفه، دچار لغزش می شوند که زنان به لحاظ عواطف سرشار، ضریب سر خوردن و لغزیدن را در عرصه ومیدان رهبری بیشتر از مردان متحمل می شوند و اینجا فقط صحبت از طبیعت زنانه است و هدف این نیست که طبیعت انسان خراب شود بلکه طبیعت اولیه بیان می شود که اگر مدیریت آن به خوبی صورت نگیرد به زنان لطمه می زند.

شاخص های هویت تربیت دینی دختران

برخی زنان قادر نیستند طبیعت اولیه را تغییر دهند و خودشان را تربیت کنند چرا که تربیت انتقال از طبیعت اولیه به طبیعت ثانویه است و در این امر برای جنس زن دومولفه اصل است که اولی محبت است که تغذیه کننده عواطف دختران است و دومی حیا است  که کمک کننده حفظ آنان از آسیب ها است و در عین حال محبت و حیا دو مولفه قوی هستند که اگر در شرایط فعلی دختران آسیب پذیر شده اند به دلیل آسیب دیدن این دو اصل است  که در خانواده محبت نمی بینند و از طرفی حیا که در وجود انسان قرار دارد و نیاز نیست تا حیا ایجاد شود و امری ذاتی است اما این امر دست خوش تربیت نادرست خانواده می شود و حیا از دختران گرفته می شود.

نبود کرامت، احساس ضعف شخصیت و آسیب های اجتماعی دارد

برخی مادران با دست خود حیا را از دختران می گیرند و این درحالی است که باید حیا را تقویت کرد و در خانواده روی اصل محبت و عواطف دختران و اصل کرامت و شخصیت بخشیدن به آنان کار شود تا دختران احساس کرامت داشته باشند چرا که نبود کرامت، احساس ضعف شخصیت و آسیب های اجتماعی دارد و از طرفی در شرایط فعلی نیاز است تا دختران در اوایل جوانی ازدواج کنند و برای این کار در قدم اول دختران باید به بلوغ عاطفی و اجتماعی برسند والگوی تربیت آنان عوض شود که از همان دوران کودکی نقش های مادران را آنها برعهده بگیرند تا به این مرحله از رشد برسند.

تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۰:۴۰
طلوع افتاب
۰۶:۰۷:۰۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۵۵
اذان مغرب
۲۰:۱۷:۲۳